راهی جز گفتوگو در شهر وجود ندارد
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۱۸۱۹۹
وقتی شکاف میان شهر و شهروند بهجای ترمیم، هرروز عمیقتر شود، مسائل و مشکلات جدیتر، ساختار شهر گسستهتر و زمینههای آشوب در شهر آمادهتر میشود. شهر من، در وضعیت حساسی به سر میبرد، گفتوگوی سازنده راهحل مسئله شهر من است.
به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی از حسین فتحیاکبری، دانشآموخته مطالعات شهری، اعتراضی که در شهر نطفه میپرورد باید پا به سپهرعمومی به صورت مسالمتآمیز بگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حوزهعمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیلها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار میدهند و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق گروهی واقعی را به حداکثر میرسانند.
سپهرعمومی شهر، باید صاف و آفتابی باشد و ابر جز پارههایی پنبهگون که آراستگی، زیبایی و سایههایی دلانگیز میآفرینند، در آن نباشد تا بتواند روحافزا و گرهگشا باشد، اما مسئله مهم آن است که آیا عقلجمعی لزوماً صلاحجمعی را تأمین میکند؟ آیا وضعیتی که امروز در ایران عزیزمان پیشآمده است، مشابه حوزهعمومی به نظر میآید؟ آیا اهداف حوزهعمومی در رابطه با تصمیمسازی و ایفای نقش اجتماعی در شرایط ایران، اساساً اهدافی عمومی است؟
اعتراض، همواره بهعنوان بخشی جداییناپذیر از شهر و شهروندان وجود داشته و دارد. معمولاً در شهرها به صورت جمعی و بیانی قابللمس است؛ که به سپهرعمومی شهر ارتباط دارد و برای همهی مردم قابل رؤیت، پیگیری و قضاوت است. این اعتراضها باعث میشود که توجه هرکسی به قضایا جمع شود؛ چهکسانی که فریاد میزنند، مطالبه میکنند. چهکسانی که تنها میایستند و نگاه میکنند و چه خواصی که باید بایستند و در برابر اعتراضها پاسخگو باشند.
واقعیت این است که دوگانه سوژه - اُبژه در شهرهای امروز، فروریخته و ما در ساختار افقی شهری دیجیتال، با نظم دوگانه «سوژه-سوژه» مواجه هستیم یعنی همه جای شهر در شرایط فعلی دچار سوژگی شدند و همه عاملیت دارند. شرایط «بینا ذهنیت» در مردم تشکیل شده است. نوعی دموکراسیِ مشورتیِ افقی در یک حوزهعمومیِ مبتنی بر گفتوگو. در چنین شرایطی ما با ادغام فرهنگهای شهری نیز مواجه هستیم. یعنی مرز هنر و فرهنگها نیز در رسوم و هنرهای ترکیبی و التقاطی به هم ریخته میشود.
مردم، میتوانند گشایندهی سپهر عمومی شهر باشند. هم مبدا آن باشند و هم مقصد و مقصود آن. هم حامل و پاسدار و بهرهبردارِ آن. بازآفرینی مهارت گفتوگو در شهر باید مدنظر مدیران دلسوز فرهنگ و اندیشهی ایرانزمین قرار گیرد. فضایی که گاه برای اموری ساده و روزمره، گاه برای بازنمایی واقعیت پُررنگ شود؛ و گاه برای اموری مهمتر، از جمله پویشها و اعتراضاتی که هرکسی، از هر طبقهای از اجتماع را میتواند درگیر خویش کند و همچنین هر طبقهای را هدف قرار دهد. شهرمان را دوست بداریم؛ مردمان تک تک شهرهای ایرانِ عزیزمان، باید دست عطوفت بینهایت خودشان را بر سر طبیعتِ پرشکوهِ شهرشان بکشند و جایجای آن را به مظهر زیبایی و زیباییدوستی امر گفتوگو تبدیل کنند.
دلایل ایجاد این آشوب، به تعداد دانش و بینشِ افراد حضور یافته میتواند متفاوت باشد، ولی میتوان ریشههایی یافت که در اکثریت مشترکاند. یکی از این ریشهها که خشکیده به نظر میرسد، شهروند بودن است؛ همان چیزی که در شهرهایمان، جایاش را به شهرنشینی داده است. شهروندی و شهرنشینی با هم تفاوتی دارند؛ از زمین تا آسمان. شهروند کسی است که در شهر زندگی میکند و همانطور که از شهر توقع رفع نیازها و خواستههایش را دارد، نسبت به شهرش احساس مسئولیت دارد و برای خودش حق و حقوقی قائل است، حقوقی مشخص نیز برای شهر خویش قائل میشود. شهروند کسی است که از شهر، کسب فرهنگ، دانش، روابطاجتماعی و احترام میکند با شهر به گفتوگو مینشیند و همواره به شهر خویش معنا میافزاید.
یکی از مهمترین دغدغهها و آسیبهای اجتماعی و سیاسی شهرهای ایران، یعنی فقر گفتوگو و جای خالی آن تمرکز و همفکری کردن است. شهروندانِ شهر باید برای گفتوگویی سازنده و بالنده به مهارتها و قواعد سادهای برسند که در عین سادگی حلقهی گمشدهی گفتوگوهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی حتی خانوادگی در شهر باشد. شهروند از معرفی خویش با صفات شهرش ابایی نداشته باشد. در واقع، شهروند از شهر خویش کسب هویت کند و همینطور شهر از شهروندان خویش بر هویت خود بیفزاید. در واقع جنس کنارهمبودن و حضور یافتن شهروندان از جنس مشارکت باشد و بحث مسئولیتپذیریِ متقابل شهر و شهروند در این موارد نمود پیدا میکند، و این مشارکت، برآمده از فعال بودن شهروندان نسبت به یکدیگر و نسبت به شهر است.
امروزه در سپهرِ شهر و خیابان و کوچه و میدانهایمان بیش از پیش، جای خالی گفتوگو و پرسشگری، شنیدن و گوش فرادادن، سخن از دل گفتن و احترام و همدلی، احساس میشود. حرفی برای گفتن هست؛ ولی گوشی برای شنیدن؟ اندک. حرفها به فریاد تبدیل شده و به جای گفتوگو تنش به خیابانهای شهرها کشیده شده است و جای خردجمعی برای گذر از بحران را خشم و خشونت گرفته است. هنگامی که شهروندی کمرنگ شود، مردم در شهر ساکن میشوند، بیهویتی میان ساکنان بروز مییابد، بیعلاقه نسبت به شهر و ساکنین به دنبال خواست خود میگردند، مسئولیتپذیری در شهر کاهش مییابد، مِهر نه خودش و نه اندیشهاش در شهر به وجود نمیآید، خاطرهها رنگ خون میگیرند، شعارها از جنس توهین میشود، شیشه بانکها و مساجد فرو میریزد، خشونت افزایش مییابد و در نهایت چیزی به نام شهر باقی نمیماند چون کسی نیست که به آن معنایی ببخشد.
راهی جز گفتوگو در شهر نیست. راهی جز پذیرش و احترام به شهروندان نیست. راهی جز گشودگی ذهن برای پذیرفتن تفاوتهای شهری نیست. زمان تکصدایی و کلامآخر نیست. باید پذیرفت که تنها نیمی از حقیقت نزد ما است و نیم دیگر، نزد دیگری. باید پذیرفت که در درون یک شهر، حق مطلق و باطل محض نیست. باید گوشها را بر افکار و دیدگاههای مختلف و مخالف گشود تا زندگی و شناخت حقیقت در یک ارتباط دوسویه جان بگیرد؛ ارتباطی که در آن دیگری تحمل نمیشود، بلکه با او تعامل میشود، تعامل برای حل مشکلات و روبهرویی با چالشها. اینگونه است که به سمت گفتوگویی بُرد- بُرد و رضایتبخش حرکت خواهیم کرد. حرکتی که بسته به مِهر است؛ مِهری که میان شهروند و شهر بهوجود میآید و تنها با خاطرهسازی در فضای شهر توانایی ایجاد دارد. خاطرههایی که از جنس مشارکت شهروندان در بستر شهر بهوقوع میپیوندد.
وقتی شکاف میان شهر و شهروند بهجای ترمیم، هرروز عمیقتر و جدیتر شود، مسائل و مشکلات جدیتر، ساختار شهر گسستهتر و زمینههای آشوب در شهر آمادهتر میشود. شهر من، در وضعیت حساسی به سر میبرد، گفتوگوی سازنده راهحل مسئلهی شهر من است. شهر من، اکنون نیازمند حل بحران، همدلی و همصدایی است. نیازمند دمی تعلیق است. زمان خوب سخن گفتن و سخن خوب گفتن است. سخنی که هم مضمون و هم لحن آن در تعارض با احترام به من نباشد. من، به عنوان شهروند، حکم معنادهی اجتماعی به شهرم را دارم. من، باید به جای تخریب، دست به ترمیم و مشارکت بزنم. هر زخمی که شهرم میخورد، زخمیست بر پوستِ من؛ به همان شدّت و شکافتگی و سوزش. شاید که زخم شهرم، عمیقتر از زخم من باشد. شاید که غمگینی شهرم، سنگینتر از غم من باشد. شاید مشقاّتی که شهرم کشیده بیش از مشقّات من بوده باشد.
کد خبر 613107منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهر مدیریت شهری شهرهای ايران شهرداری بحران در شهر گفت و گو تعامل سازنده شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق شهر و شهروند حوزه عمومی عمومی شهر گفت وگو راهی جز شهر من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۸۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برپایی نمایشگاه هنر در لارستان همزمان با هفته کار و کارگر + تصاویر
همزمان با هفته کار و کارگر ویژه برنامههای مختلفی در سراسر کشور برگزار شد. در همین راستا نمایشگاهی از آثار هنرجویان رشته معماری داخلی و کامپیوتر هنرستانهای مشفق و قطبا خور در شهرستان لارستان استان فارس برپا شد.
شهروندخبرنگار ما تصاویری از این نمایشگاه را به نمایش گذاشت که مشاهده میکنید.
منبع: مدینه صابری - فارس
بیشتر بخوانید:
برپایی نمایشگاه هفته مشاغل در هنرستان دخترانه فاطمه الزهرا (س) صالح آباد + تصاویر
برای یادگیری اصول تصویربرداری خبری به صفحه «آموزش تصویربرداری برای شهروندخبرنگاران» مراجعه کنید.
باشگاه خبرنگاران جوان شهروند خبرنگار شهروند خبرنگار